برعکس اسلوگان که با هدف تبلیغ یک کمپین خاص برند ساخته میشود، تگلاین ؛ روی محصولات برند تمرکز نمیکند، بلکه دربارهی ارزش و هویت برند تمرکز دارد. این در صورتیست که اسلوگان، لاین مشخصی از محصولات و بازاریابی یک برند را هدف قرار میدهد. ارزشمند کردن کسب و کار برای مشتریان، وظیفهی تگلاین(شعار برند) یا برچسب است. این ابزار باید کوتاه و مفید باشد و در هفت-هشت کلمه یا کمتر خلاصه شود تا به بخشی از هویت کسب و کار تبدیل شود. در مقابل اسلوگان که در راستای نیازها و وضعیت بازار تغییر میکند، شعار برند طولانی مدت است. جایگاه تگلاین، پایین نام برند و لوگوست در نتیجه از اجزای هویت بصری و کلامی برند است. از نظر زمانی قبل از اسلوگان نوشته میشود. تگلاین، مانند لوگوی شرکت تغییر نمیکند. البته امکان دارد در روال ریبرندینگ، دپارتمان مارکتینگ، تصمیمی به تغییر آن بگیرد و در راستای بهبود و اصلاح تگلاین اقداماتی کند.
امروزه بهطور تقریبی تمام برندهای موفق دنیا، از تگلاین بهره میبرند و در این زمینه با هم رقابت دارند. برچسب برای انتقال یک اندیشه و مفهوم دربارهی برند انتخاب میشود. روح یک محصول را در یک جمله خلاصه کردن و داستان آن برند را در یک جمله توصیف کردن، انتظاریست که میتوانیم از آن داشته باشیم. یک شعار برند جذاب به شما کمک میکند توجهی مثبت مشتریان بالقوه را جلب کنید و مزایای محصول یا خدمات را به اشتراک بگذارید و این امکان به وجود میآید که بین چندین رقیب برجسته شوید و بدرخشید. انتقال درکی روشن از برند به مخاطبین هدف، تاثیر یک شعار خوش ساخت و درست است. کسب و کار شما بیشک به هویت و ارزشهایی نیاز دارد تا در طول عمر شرکت همراهیاش کند، این مهم را برچسب به عهده دارد همچنین تداعی و ماندگاری در ذهن مخاطب و ایجاد ارتباط با کسب و کارتان وظیفهی آن است.
ایجاد برتری: بالا بردن جایگاه برند نسبت به رقبا.
توصیفی بودن: توصیف کردن وعدههایی که برند به مخاطبین میدهد.
واضح بودن: طوری نوشته شود که در ذهن مخاطبین با وضوح کامل بماند.
تحریککننده: برانگیختن کنجکاوی مخاطبین.
تاثیرگذار بودن: ترغیب کردن مخاطبین برای خرید یا اقدام در مورد برند.
محسوسبودن: احساس کردن، تجسم و تصور، جذابیت مهمیست که یک تگلاین میتواند، داشته باشد؛ این که احساسات مخاطب برانگیخته شود روشی درست است. احترام، لذت، شادی، آسایش، امنیت، انگیزه و… احساساتی هستند که میتوان با تداعی آن با مخاطب ارتباط جدی گرفت.
مختصر بودن و سادگی: جملاتی مدنظر است که از سه تا شش کلمه تشکیل شوند، بتوانند مفهوم را به درستی منتقل کنند و پیچیدگی نداشته باشند. استفاده کردن از کلمات پیچیده ممنوع! هدف از مختصر بودن و سادگی؛ به یادماندن است. «استیو جابز» اعتقاد دارد: سادگی، حد اعلای پیچیدگیست.
توجه به مزایا: اینکه از ویژگیهای برند بگوییم، صرفاً مزیت اصلی برند را عنوان نکردیم و این مهم است که بدانیم مخاطب به ویژگیها آنقدرها توجه ندارد که مزیت برند برایش اهمیت دارد.
بیادماندنی: ماندگاری در حافظه، هدف شعار است و بعدتر ایجاد کردن میانبری بین آرم و ایده. بیادماندنی بودن آن، باعث ماندگاری و ذخیره شدن در حافظه میشود و به این صورت میتوان به هدف اصلی دست پیدا کرد.
داستانسرایی: ست گودین(کارآفرین و فعال در زمینهی کسب و کار)، معتقد است بازاریابها بیشتر از آنکه محصول خوبی برای فروش داشته باشند، باید داستان خوبی برای تعریف کردن داشته باشند. به حتم تا بهحال با نکتهای مواجه شدهاید و گاهی بعد از گذشت زمان آن را از یاد بردهاید، اما این انکار نشدنیست که اگر آن نکته را در داستانی میشنیدید بهخاطر وجود روایت داستانی خیلی چیزها بهتر در خاطرتان میماند.
منحصربهفرد بودن: اگر این ویژگی رعایت نشود به سادگی باعث فراموشی برند خواهد شد.
شعار برند، بر روابط عمومی تمرکز دارد و شما را قادر میسازد تا آگاهی از برند را بدون قصد تبلیغ محصول ایجاد کنید. به اشتراک گذاشتن و منتقل کردن جنبههای خاصی از کسب و کارتان به مخاطب با برچسب برند، مرتفع میشود. تا در نتیجه آگاهی، شناخت و دسترسی بیشتری حاصل شود. میتوانیم نتیجه بگیریم که متوجه شدیم شعار برند برای یک کسب و کار ضروریست. در اصل همانطور که گفته شد به جای تمرکز بر یک محصول یا کمپین، جنبههای یک کسب و کار را توصیف میکند.
در مرحلهی اول، هویت برند خود را مشخص کنید. هویت برند یکی از جنبههای حیاتی برند شماست. اگر هویت خود را توسعه ندادهاید، ابتدا باید با آن شروع کنید. اگر این مراحل را طی کردهاید؛ ویژگیهای شرکت خود را در برچسب خود بیان کنید. اطمینان حاصل کنید، بیانیهای ایجاد کردهاید که تصویر تمام عناصر کسب و کارتان را در ذهن مصرفکنندگان شکل میدهد. محصول خود و ارزشی که برای مشتریان به ارمغان میآورد را مشخص کنید. اطمینان حاصل کنید که محصول شما از رقبا متمایز است. چند مورد را در نظر بگیرید: محصولی که ارائه میدهید، مخاطبین هدف شما و مزایایی که مصرفکنندگان پس از استفاده از محصول شما بهدست میآورند.
هنگام شناسایی و در نظرگرفتن این جنبهها، مختصر عمل کنید. حالا جمعبندی کنید و بیانیهای آماده کنید. حتماً توجه کنید، کوتاه و واضح باشد. نوبت ایدههاست. شما قرار است شعاری برای آینده بنویسید. یک یا دو احساسی را که میخواهید برند شما با آن مرتبط باشد، انتخاب کنید و از شعارتان انتظار داشته باشید آنها را نشان دهد. از خودتان بپرسید که دوست دارید مشتریان شما چگونه برندتان را بهخاطر بسپارند؟ چه احساسی را میخواهید برانگیزید؟ چه ویژگیهای رقابتی دارید که شما را از رقبایتان متمایز میکند؟ کلمات کلیدی که بعد این پرسشها به آن میرسید، کلمات کلیدی شما برای نوشتن یک تگلاین هستند.
در مورد لحن فکر کنید. هنگام انتخاب لحن شعار، مطمئن شوید با صدای کلی برند شما مطابقت داشته باشد. این تشخیص که شعار باید خندهدار، جدی، آموزنده، انگیزشی و… به نظر برسد یا نوع دیگری، مهم است. در طول انتخاب، خلاقیت را ترک نکنید…