بازاریابی مجدد (Remarketing) یکی از استراتژیهای بازاریابی دیجیتال است که در آن کسبوکارها با استفاده از تبلیغات هدفمند، تلاش میکنند تا کاربران را پس از بازدید از وبسایت خود دوباره جذب کنند. هدف از بازاریابی مجدد این است که مخاطبان خاصی که قبلاً با برند یا محصولات یک شرکت تعامل داشتهاند، دوباره توجهشان جلب شود و تبدیل به مشتری شوند. این استراتژی با استفاده از دادهها و رفتارهای آنلاین مشتریان، تبلیغات مرتبط و جذاب را به آنها نمایش میدهد.
در این مقاله به بررسی مفهوم بازاریابی مجدد، مزایا، چالشها و روشهای اجرایی آن میپردازیم. همچنین، تجزیه و تحلیل روشهای موفق بازاریابی مجدد در دنیای کسبوکارهای آنلاین و تجاری را ارائه خواهیم کرد.
بازاریابی مجدد به فرایندی اطلاق میشود که از آن برای دسترسی به مشتریانی استفاده میشود که قبلاً وبسایت یا اپلیکیشن کسبوکار را بازدید کردهاند، اما تبدیل به مشتری نشدند. این فرایند از طریق تبلیغات هدفمند به این کاربران انجام میشود تا آنان دوباره به برند یا محصولات شما توجه کنند. این نوع تبلیغات معمولاً در شبکههای اجتماعی، وبسایتها و ایمیلها به نمایش درمیآید.
درواقع، بازاریابی مجدد به کسبوکارها این امکان را میدهد که مشتریان را با توجه به رفتار گذشتهشان هدفگذاری کنند و به این طریق آنها را دوباره به برند خود جذب کنند.
مفاهیم اصلی :Remarketing
کدهای پیگیری (Tracking Codes): کدهای پیگیری یا “تگها” به وبسایتها این امکان را میدهند تا فعالیتهای کاربران را ردیابی کنند. این کدها کمک میکنند تا مشخص شود کدام کاربر وبسایت شما را بازدید کرده است و چه صفحاتی را مشاهده کرده است.
لیستهای هدفگذاری: لیستهای هدفگذاری در بازاریابی مجدد به شما این امکان را میدهند که گروههای خاصی از کاربران را هدف قرار دهید. بهعنوانمثال، کاربرانی که محصول خاصی را مشاهده کردهاند اما خرید نکردهاند.
بازاریابی مجدد نه تنها به بازگرداندن بازدیدکنندگان و افزایش فروش کمک میکند بلکه میتواند در بهبود تعاملات طولانیمدت با مشتریان نیز مؤثر باشد.
افزایش نرخ تبدیل (Conversion Rate): همانطور که گفته شد، کاربران هدفگذاری شده در بازاریابی مجدد قبلاً با برند شما آشنا بوده و احتمال بیشتری دارد که خرید کنند. تحقیقات نشان میدهند که بازاریابی مجدد میتواند نرخ تبدیل را تا ۴۶٪ افزایش دهد.
بازگشت سرمایه (ROI) بالا: یکی از دلایلی که باعث موفقیت بازاریابی مجدد میشود، افزایش نرخ بازگشت سرمایه است. با هدفگذاری دقیق کاربران، تبلیغات به کسانی نمایش داده میشود که احتمال خرید بیشتری دارند.
حفظ مشتریان موجود: بازاریابی مجدد تنها به جذب مشتریان جدید نمیپردازد، بلکه میتواند به حفظ مشتریان فعلی کمک کند. این استراتژی میتواند به یادآوری برند شما در ذهن مشتریان کمک کند و باعث ایجاد وفاداری بیشتر شود.
تقویت آگاهی از برند: تبلیغات بازاریابی مجدد در سطح بالایی از آگاهی از برند ایجاد میکند و میتواند باعث شود که برند شما به یک انتخاب اصلی برای مشتریان در آینده تبدیل شود.
استفاده از دادهها برای شخصیسازی تجربه: یکی از مزایای بازاریابی مجدد این است که میتوان تبلیغات را متناسب با رفتار کاربران و نیازهایشان شخصیسازی کرد. بهعنوانمثال، اگر کاربری کفش ورزشی را مشاهده کرده باشد، میتوان تبلیغاتی مربوط به کفشهای ورزشی مشابه یا تخفیفهای ویژه بر روی آنها را نمایش داد.
با وجود مزایای قابل توجه، بازاریابی مجدد چالشهایی نیز به همراه دارد که باید آنها را در نظر گرفت تا از اثرات منفی جلوگیری شود.
نارضایتی کاربران از تبلیغات تکراری: اگر تبلیغات بازاریابی مجدد بیش از حد به کاربران نمایش داده شوند، ممکن است کاربران احساس مزاحمت کنند و از برند شما فاصله بگیرند. این پدیده به اصطلاح “اثر خستگی تبلیغاتی” شناخته میشود.
هزینههای بالای تبلیغات: در برخی صنایع و بازارها، رقابت شدید است و هزینههای تبلیغاتی ممکن است بالا باشد. اگر کمپینها بهطور مؤثر مدیریت نشوند، ممکن است هزینهها از درآمد حاصل بیشتر شود.
مسائل مربوط به حریم خصوصی و قوانین: با توجه به اهمیت حفظ حریم خصوصی کاربران، کسبوکارها باید از قوانین و مقررات مربوط به استفاده از دادهها مطلع باشند. در برخی کشورها، مانند اتحادیه اروپا (GDPR) یا کالیفرنیا (CCPA)، قوانین سختگیرانهای برای جمعآوری و استفاده از دادههای کاربران وجود دارد.
میزان پیچیدگی در مدیریت کمپینها: اجرای کمپینهای بازاریابی مجدد ممکن است نیازمند مهارتهای فنی و تجربه باشد. از آنجا که بازاریابی مجدد مبتنی بر داده است، بهینهسازی کمپینها و مدیریت درست آنها نیازمند دانش دقیق از الگوریتمهای تبلیغاتی و تحلیل دادهها است.
شخصیسازی تبلیغات: یکی از کلیدهای موفقیت در بازاریابی مجدد، شخصیسازی تبلیغات است. با تحلیل دادههای کاربران و رفتار آنها، میتوان تبلیغاتی را ایجاد کرد که بهطور خاص متناسب با نیازها و علایق هر کاربر باشد.
تنظیم فرکانس مناسب: میزان فرکانس نمایش تبلیغات باید بهگونهای تنظیم شود که برای کاربر مزاحمت ایجاد نکند. این کار با استفاده از ابزارهای گوگل و سایر پلتفرمها امکانپذیر است.
آزمایش و بهینهسازی مستمر: هیچ کمپینی بدون آزمایش و بهینهسازی مداوم موفق نخواهد بود. تست A/B و آزمایشهای مختلف میتوانند به شما کمک کنند تا از بهترین تبلیغات و استراتژیها برای بازاریابی مجدد استفاده کنید.
استفاده از بسترهای مختلف: تبلیغات بازاریابی مجدد میتوانند در بسترهای مختلف مانند گوگل ادز، شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و اینستاگرام، ایمیل، و یا حتی از طریق تبلیغات در اپلیکیشنها صورت گیرند. انتخاب بستر مناسب بستگی به رفتار کاربر و جایی که بیشتر زمان خود را صرف میکند دارد.
پیگیری عملکرد و دادهها: باید بهطور مداوم عملکرد کمپینهای بازاریابی مجدد خود را بررسی کنید. تجزیه و تحلیل دادهها میتواند به شما کمک کند تا نحوه تعامل کاربران و میزان موفقیت کمپینها را بسنجید.
برندهای بزرگی نظیر Amazon و eBay از بازاریابی مجدد برای بهبود نرخ تبدیل استفاده کردهاند. این برندها از دادههای بازدیدکنندگان سایت و رفتارهای آنها استفاده کرده و تبلیغات شخصیسازیشدهای را به نمایش گذاشتهاند که منجر به افزایش فروش و تعاملات کاربران شده است.
در ایران نیز، برندهایی مانند Digikala و Bamilo از این روش برای افزایش فروش و جلب توجه مجدد مشتریان استفاده کردهاند. این شرکتها تبلیغاتی بر اساس محصولات مشابه یا تخفیفهای ویژه به کاربران ارائه میدهند تا آنها را به خرید ترغیب کنند.
بازاریابی مجدد یکی از استراتژیهای مؤثر در بازاریابی دیجیتال است که میتواند به کسبوکارها کمک کند تا با استفاده از دادههای کاربران، نرخ تبدیل و تعاملات خود را افزایش دهند. این روش با توجه به مزایای متعدد و قابلیتهای شخصیسازی میتواند برای بسیاری از کسبوکارها بسیار مفید باشد. در عین حال، بهمنظور اجتناب از مشکلات مرتبط با نارضایتی کاربران و هزینههای بالا، باید کمپینهای بازاریابی مجدد بهدقت طراحی و مدیریت شوند.