نگارخانه ای به وسعت یک شهر رویداد

حضور شرکت تبلیغاتی «فرادید هنر» در طرح  نگارخانه ای به وسعت یک شهر، طرحی بود که توانست از تاریخ ۱۵ تا ۲۶ اردیبهشت ماه سال جاری رنگ و روی تازه ای به شهر تهران ببخشد و بیش از ۷۰۰ اثر هنری را به نمایش عموم بگذارد. این طرح که با حمایت شهرداری تهران و توسط شرکتهای تبلیغاتی از جمله «فرادید هنر» برگزار شد که توانست در مدتی کوتاه، بازتاب بسیاری در رسانه های داخلی و خارجی داشته باشد و مورد نظر بسیاری از مردم نیز قرار گیرد. در طرح نگارخانه ای به وسعت یک شهر آثار گوناگونی در سبکهای مختلف از هنرمندان و نقاشان داخلی و خارجی، از آثار کمال الملک تا ونگوک، به نمایش گذاشته شد. روزنامه «میدل ایست» طرح نگارخانه ای به وسعت یک شهر را یک انقلاب فرهنگی توصیف کرد و نوشت:« تهران با نمایش آثار فاخر نقاشی و گرافیکی توانست در سطح شهر بزرگی نظیر تهران یک انقلاب فرهنگی به پا کند.» خبرگزاری فرانسه نیز نوشت:« تهران به یک نمایشگاه عظیم روباز تبدیل شده است و رانندگان و عابران میتوانند در حال راه رفتن زیبایی های هنری را نگاه کنند.» از سوی دیگر خبرگزاری گاردین هم تغییر یک شبه‌ چهره تهران را اعجاب آور توصیف کرد و نوشت:«این طرح باید به الگویی برای دیگر کشورها تبدیل شود.»

خالق این طرح که بود؟

مدیر اجرایی طرح «نگارخانه ای به وسعت یک شهر» با اشاره به ایده اولیه این طرح گفت: طرح «نگارخانه ای به وسعت یک شهر» پیشنهادی بود که از طریق سعید شهلاپور از هنرمندان پیشکسوت که عضو شورای سازمان زیباسازی شهر تهران هم هست ارائه شد. متاسفانه ما در سال های پیش موفق به اجرای این طرح نشدیم و جای خوشحالی دارد که جمال کامیاب مدیر عامل سازمان زیباسازی شهر تهران زمینه‌ی برگزاری این پروژه را فراهم کرد و با توافقی که با شرکت ها انجام شد توانستیم طرح را به نتیجه برسانیم.

موسوی درباره جزئیات چگونگی اجرایی کردن این طرح گفت: از اواخر فروردین ماه مسئولیت اجرایی این پروژه به من واگذار شد و با برنامه‌ی فشرده و امکاناتی که در دست داشتیم پروژه را شروع کردیم. ما سعی کردیم در ابتدا با تشکیل شورای سیاست گذاری و براساس خط مشی های موجود آثار مورد نظر را انتخاب کنیم و قرار بر این شد که حدود ۷۰ درصد از طرح مذکور به نمایش آثار ایرانی و ۳۰ درصد به نمایش آثار خارجی اختصاص یابد.

وی با بیان اینکه آثار ایرانی از دوره های مختلف هنر ایران انتخاب شده اند، گفت: آثاری از دوره های مختلف در این طرح وجود دارد، آثار بسیاری از دوران هنر اسلامی داریم و حتی چند اثر هم از قبل از دوران اسلام انتخاب کردیم که از جمله آنها می توان به طرح هایی از سفالینه ها، آبگینه ها، قلمدان سازی و… اشاره کرد. همچنین در دوران معاصر نیز از آثار کمال الملک و شاگردان مکتب او استفاده شده است.

مدیر اجرایی طرح «نگارخانه ای به وسعت یک شهر» با اشاره به آثار هنرمندان دوره‌ی کنونی عنوان کرد: در این پروژه از آثار هنرمندان فقید استفاده شده است و پیش بینی شده است که اگر پروژه به صورت سالانه اجرا شود در دوره های بعد از آثار هنرمندان در قید حیات هم بهره بگیریم. در حوزه آثار خارجی هم طرح های شاخص هنرمندان جهان به کار گرفته شده است.

موسوی اعلام کرد: مجموعا بیش از ۷۰۰ اثر هنری روی سازه های تبلیغاتی چون بیلبوردها، عرشه پل ها و پرتابل های تجاری به نمایش درآمده است و بیش از هزار و ششصد سازه‌ی تبلیغاتی به کار گرفته شده است.

وی با تاکید بر اینکه این کار برای اولین بار در جهان انجام می شود لازمه تاثیرگذاری و به نتیجه رسیدن چنین طرح هایی را استمرار آنها عنوان کرد و گفت: باید بخاطر داشته باشیم لازمه تعالی فرهنگ، فعالیت های مستمر فرهنگی است و خوب است که هر سال یک دهه معین را به این کار اختصاص دهیم.

مروری بر بازخورد رویداد «نگارخانه ای به وسعت به شهر»

بازخورد بین المللی 

سایت خبری ynetnews : این طرح علاقه زیاد ایرانی ها به هنر را نشان داد

Screen Shot 2015-07-13 at 3.21.51 PM

بی بی سی فارسی نیز در گزارشی با عنوان «از پیکاسو تا سپهری روی بیلبوردهای تهران» که به صورت کامل در ذیل می آید نوشت:«شهر تهران در یک اقدام بی سابقه و با یک ایده متفاوت، با نمایش آثار نقاشی هنرمندان مشهور به یک گالری بزرگ تبدیل شده است»

 

Screen Shot 2015-07-14 at 11.29.16 AM

بازخورد هنرمندان

در نشست نقد و بررسی نگارخانه ای به وسعت یک شهر برخی از هنرمندان مطرح کشورمان نظر های خود را بیان نمودند

احمد نادعلیان گفت: من از منظر یک جزیره‌نشین که ۶،۷ ماه تهران نبوده و آمده و به یک‌باره با این فضا مواجه شده سخن می‌گویم و درنتیجه نگاه من می‌تواند نگاه متفاوتی باشد. احساس می‌کنم زمانی که در شهر بیلبورد نصب می‌شود و در مقیاس‌های بزرگ‌تر در بزرگراه‌های شهر، باید با توجه به متوسط سرعت تردد ماشین‌ها، با یک سرعت عمل بالا، سریع‌ترین خوانش را ایجاد کرد.

وی با ذکر مثالی درباره یکی از این بیلبوردها، به این موضوع اشاره کرد که با توجه به سرعت عبور افراد، باید دید که چه اثری را در کجا و با چه مقیاسی و چگونه به نمایش درآوریم. اگر من خود را جای یک نخبه بگذارم خب از این رویداد به وجد خواهم آمد و حس می‌کنم که یک هفته هم نوبت ما شد که از آن اغتشاش بصری و تمامیت‌‌خواهی کالاهای مصرفی، صرف فرهنگ شود.

این هنرمند پیشکسوت عرصه هنرهای محیطی ضمن اشاره به اینکه باید دید که چه داده‌ایم و چه چیزی در قبالش دریافت کرده‌ایم، گفت: اینجا است که باید قدری تامل کنیم و ببینیم که آیا سکویی که برای کالاهای خاص ایجاد شده، مناسب کالای فرهنگی و هنری نیز هست! از سوی دیگر خود را جای یک انسان عادی می‌گذارم و می‌بینم که در خوشبینانه ‌ترین شکل، ممکن است افرادی را کنجکاو کند تا بیشتر بدانند.

نادعلیان در پایان با تاکید بر حفظ حق معنوی و مادی آثار به عنوان یک رسم خوب و فرهنگی، «نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر» را اتفاق مبارکی برشمرد و ابراز امیدواری کرد که در آینده بتوان از این امکان برای رویدادهای فرهنگی بهتر استفاده کرد.

سخنران بعدی این نشست، بهنام کامرانی، نقاش و پژوهشگر بود که ضمن تشکر از دست‌اندرکاران برگزاری پروژه «نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر»، گفت: وقتی یک پدیده‌ای اتفاق می‌افتد، می‌شود خوانش‌های متفاوتی از آن داشت که الزاما این خوانش‌ها همگی مثبت نخواهند بود. البته اطمینان دارم که هیچ نیت بدی پشت این کار نبوده است اما واقعیت این است که در ایران پدیده‌های شگفت و نابهنگام، جریان‌ساز می‌شوند و شاید باید چنین اتفاقی رخ دهد تا بشود درباره‌اش صحبت کرد و قدم‌های بعدی و درست را برداشت.

وی با بیان اینکه ما ابتدا اجازه می‌دهیم بیلبوردهایی با موقعیت و شکل نابجا در سطح شهر ساخته شوند و در همه حوزه‌های بصری دخالت کنند و بعد برای آن به دنبال یک وجه اخلاقی می‌گردیم، افزود: این وجه اخلاقی دو بار را به دوش می‌کشد؛ یکی بار کار فرهنگی که رسانه‌های دیگر از زمان ورودشان باید انجام می‌داده‌اند و ندادند، مثل رادیو تلویزیون که کمترین کار را در این مسیر انجام می‌دهند اما بسیار تاثیرگذار هستند و می توانند مردم را به موزه‌ها بکشانند. در عین حال قرار است که این آثار هنری باعث شود که ما ۱۰ روز نبینیم که چقدر این بیلبوردها زشت هستند. فارغ از این ماجرا باید به اغتشاش اشاره کرد، تهران شهر مغشوشی است، هر جایش را که دست بزنی، یک جای دیگر خراب است حتی وقتی می‌خواهی چیز خوشگلی برایش تولید کنی باز به اغتشاش بصری‌اش کمک کرده‌ای، یعنی در واقع چیزی که در این شهر زیاد دیده می‌شود، عناصر بصری است

شادمهر راستین، معمار و فیلمساز، آخرین سخنران این نشست بود که به سخنرانی پرداخت و گفت: من در حال ساختن فیلمی از «نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر» هستم که در شهر تهران اجرا شد. مهم‌ترین چیز برای من در این پروژه آشنا زدایی بود من همیشه دنبال این هستم که چگونه اثر هنری آشنا ‌زدا می‌کند و آشنا زدا می‌شود. این موضوع من را به یک مکث می‌رساند که مسئله بسیار مهمی در برخورد با هنر شهری است. مثلا بدم نمی‌آمد که آماری از میزان تصادفی که در این مدت شده، یا میزان آدم‌هایی که در اثر دیدن تابلو مونه در راه مرده‌اند، می‌داشتیم.

وی در ادامه با اشاره به تجربه کردن این پدیده که عرصه خیابان دیگر عرصه خیابان نباشد، بیلبورد، بیلبورد نباشد و حتی اثر هنری تنها پارچه‌ای باشد با یک نوشته، اضافه کرد: من هرگز چنین تجربه‌ای را در این ابعاد نداشته‌ام، اینکه چگونه بیلبورد و نقاشی ماهیت‌های خود را از دست دادند. پس از این مکث دیگر رفتارها عوض می‌شوند و من از خودم می‌پرسم که بعد از این اتفاق چه رفتاری صورت می‌گیرد.

این هنرمند در پایان به منحصر بودن این رویداد اشاره کرد و گفت: این پروژه در همه جای دنیا به دلایل مختلفی از اقتصادی بگیرید تا اینکه غلط است، رد شد و اولین بار در دنیا، در ایران اجرا شد. درست و غلط آن، ورای صحبت ما است. ما تنها بررسی می‌کنیم و من بسیار خوشحالم که در این رویداد، از هنر تقدس‌زدایی شد و این پرسش را دوباره مطرح کرد که آیا جایگاه تابلوی منحصر به فرد موزه است؟ گالری شخصی است؟ باید فارغ از بیلبورد بودن این جایگاه‌ها، به آنها نگاه کرد

 

بازخورد مردم در شبکه های اجتماعی

مردم نیز در اینستاگرام از این طرح بسیار استقبال کردند و این طرح را نقطعه عطفی در شلوغی و آلودگی تهران دانستند

Screen Shot 2015-07-13 at 3.55.13 PMScreen Shot 2015-07-13 at 3.55.38 PMScreen Shot 2015-07-13 at 3.55.50 PM

در این میان ، نقد ابراهیم حقیقی بر طرح «نگارخانه ای به وسعت یک شهر» : توزیع یک جعبه شیرینی متنوع در ایران

«ابراهیم حقیقی» به‌عنوان یک طراح گرافیک که طراح بیلبورد هم بوده و همچنین با تبلیغات هم سروکار دارد، طرح «نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر» را نقد کرد.

به گزارش دنیای تبلیغات به نقل از ایسنا، «نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر» طرحی بود که از سوی سازمان زیباسازی در اردیبهشت‌ماه امسال اجرا شد. در این طرح ۱۰ روزه، روی ۱۶۰۰ سازه‌ی تبلیغاتی آثار هنرمندان ایرانی و خارجی از دوره‌های مختلف هنری به‌نمایش گذاشته شد.

 Untitled

ابراهیم حقیقی، نامی آشنا در فرهنگ و هنر ایران ایران است؛ تحصیل‌کرده‌ی معماری، طراح گرافیک و عکاس.

او در گفت‌وگو با خبرنگار بخش هنرهای تجسمی ایسنا، اظهار کرد: ۲۵ سال پیش که آقای کاتوزیان بیلبوردهای شهری را نصب کرد و هم‌زمان شرکت مرکز توسعه ارتباطات شهری استندهای پیاده‌روها را راه‌اندازی کرد، چنین پیشنهادی را به سازمان زیباسازی شهردای تهران دادیم که بخشی از این درآمد را صرف نمایش آثار هنری کنند؛ اما هیچ‌وقت این اتفاق نیفتاد. حالا هم که اتفاق افتاده، دست کم برای من خوشایند بود که هنر وارد شهر شده است؛ اما تصور می‌کنم کار با تعجیل صورت گرفته، چون با نقایصی همراه است.

این هنرمند در این‌باره توضیح داد: اول از همه خوب است وظایف و عملکرد بیلبوردهای شهری را تعریف کنیم تا بعضی نقایص را بیابیم؛ اول این‌که اصلا برای بار اول نیست که در یک شهر بزرگ یک اتفاق هنری می‌افتد، چراکه هر سال در تمام شهرهای توریستی در تمام فضاهای باز، یا دیوارهای کنار رودهای جاری در شهر، نمایشگاه عکس برقرار است. دوم این‌که یک تصویر در شهر به ابعاد بزرگ بیلبورد برای عابرانی که با اتومبیل و با سرعت زیاد حرکت می‌کنند، باید ظرفیت درک داشته باشد و برای هر تبلیغی یا تصویری لازم‌الاجراست. تبلیغات روی بیلبوردها را دیده‌ایم که وقتی خیلی با صراحت و سرعت نمی‌توانند پیام‌شان را برسانند یا دارای نوشته‌های ریزی هستند، تبلیغات ناموفقی به‌شمار می‌آیند، اما آن‌هایی را که حرفه‌یی‌ها کار کرده‌اند، همیشه موفق‌تر بوده‌اند.

او تأکید کرد: وقتی یک اثر هنری را در ابعاد بزرگ در شهر نصب می‌کنیم، باید ظرفیت‌های دیده‌شونده را برای آدم‌هایی که سوار اتومبیل هستند و با سرعت عبور می‌کنند، داشته باشد.

حقیقی نقایص طرح «نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر» را این‌گونه توضیح داد: نخست این‌که اطلاعات نوشته‌شده در کنار این آثار آن‌قدر ریز بودند که تا خیلی به آن‌ها نزدیک نمی‌شدیم و فرصت کافی نداشتیم، نمی‌توانستیم که تمام آن را بخوانیم. یک یا دو مورد اطلاعات را بزرگ نوشته بودند (مثلا یکی در حوالی اتوبان صدر) که نشان می‌دهد به این موضوع فکر شده است؛ اما بیشتر آثار با نوشته‌های ریز بودند. کاش چند نمونه اولیه نصب می‌کردند و بعد از سنجش، یک بازخوانی مجدد می‌کردند و به زیبایی‌شناسی این لی‌اوت که شاید فقط روی مونیتور خوب دیده می‌شده، بسنده و عبور نمی‌کردند.

او با بیان این‌که نمی‌دانم چرا یک‌باره جعبه‌ای پر از شیرینی آنقدر متنوع در شهر توزیع شد، اظهار کرد: من اصلا درکی از این همه تنوع نکردم؛ نه مکتب‌هایی در این طرح قابل تعقیب بود و نه شیوه‌ای، سبک‌ها و حتی سال خلق اثر یا حضور هنرمند! هیچ ملاکی را برای بار اول حرکت به این‌سو نیافتم. مثلا می‌شد فقط ایرانی باشند، می‌شد اگر فقط ایرانی هستند مثلا از قرن ۱۳ و ۱۴ هجری شمسی باشند. باز درک نمی‌کنم تابلو نقاشی کمال‌الملک و شاگردانش چه ارتباطی با سقف حسینیه‌ی امینی‌های قزوین یا سهراب سپهری دارد. اگر بپذیریم این سه هنر ایرانی است، آن‌گاه اصلا درک نمی‌کنم با اثری از «پل کله» یا «مانه» یا «دیوید هاکنی» چه ارتباطی دارند.

حقیقی ادامه داد: سه تابلو را کنار هم روی عرشه‌ی باریک پل‌ها قرار دادند، در حالی که ما معمولا پل‌ها را نگاه نمی‌کنیم و از زیر آن‌ها با سرعت عبور می‌کنیم، هیچ‌کدام نمی‌توانستند به تنهایی دیده شوند. می‌شد دست کم برای عرشه‌ی پل‌ها تصاویر پانورامیک انتخاب کرد یا اگر ظرفیت و یا تصویر پانورامیک نداشتند، (که حتما در عکس‌ها موجود است و می‌توانستند به راحتی بیابند) می‌شد از تابلوهای خوشنویسی که دو مصراع شعر‌شان مقابل هم نوشته می‌شوند، استفاده می‌کردند. اما آن تابلوهای کوچک فقط تبدیل به لکه‌رنگ‌هایی روی عرشه پل بودند که اگر هنرمندان‌شان زنده بودند و می‌دیدند به خود می‌لرزیدند.

این طراح گرافیک اظهار کرد: آثار هنری سنخیت‌های متفاوتی درون ذات خود دارند. می‌شد در این طرح برای بار اول، فقط به نقاشی پرداخت، بار دوم با صبر و حوصله بیشتر به خوشنویسی و بار دیگر به معماری. در هم بودن معماری و خوشنویسی و کتیبه و سقف و کاشی‌کاری و اثر خارجی و ایرانی، پرتره و منظره و هر چیزی با هم، جعبه شیرینی بسیار پر و شلوغی را به‌وجود می‌آورد که اگر از هر کدام یک تکه هم بخورید، که خوردیم، شیرینی‌اش آزارتان می‌دهد.

حقیقی درباره‌ی موضوع مهم و قابل توجه «مالکیت آثار و حقوق مادی و معنوی هنرمندان» نیز گفت: وقتی اثر درون موزه است، یعنی مالکیت ملی دارد. می‌توان تصور کرد که برای آثار ایرانی، تعامل با موزه برقرار شده و خیلی هم به‌جاست، اما قطعا برای کارهای دیوید هاکنی و رنوار و … از موزه های متروپولیتن، لوور و لندن اجازه‌ای گرفته نشده است. ما می‌توانیم اجازه نگیریم، چون داخل قانون مالکیت معنوی نیستیم؛ اما دلیل نمی‌شود وقتی این قانون را نداریم، جایی مانند سازمان زیباسازی که متعلق به شهرداری و جزیی از حاکمیت کشور است، بیاید این ناعادلانگی را انجام دهد و آثاری را بردارد که مالک دارند، حتی اگر مالک‌شان یک موزه باشد، آن هم درست همزمان با بررسی حقوق معنوی اثر هنری و بررسی پیوستن به قانون مالکیت جهانی، در تالار وحدت.

او در ادامه بیان کرد: درباره‌ی نقاشی‌ها و خوشنویسی‌های ایرانی، می‌پذیریم که از موزه‌ها سوال کرده‌اند یا بخشی که در کتاب‌ها بوده و مالکیت مشخصی ندارد، انجام‌پذیر باشد؛ اما می‌دانم تصاویر سقف بناهایی معماری که بسیار هم زیاد و زیبا هم بود، دست کم یک عکاس دارد و می‌دانم که ۱۰ سال است از تمام سقف‌های ایران عکاسی می‌کند، هیچ نامی برده نشد. این اقدام از این هیئت که کارشناسانی به نظر حرفه‌ای می‌آیند، بعید است.

حقیقی با اشاره به هم‌زمانی اجرای این طرح توسط شهرداری با اکران فیلم قصه‌ها و همچنین برگزاری نمایشگاه کتاب، گفت: اگر حامی هنر و هنرمند هستیم، مگر نمی‌توانیم بیلبوردها را در طول سال به‌صورت پراکنده مثلا در اختیار اجراهای تئاتر یا فیلم‌های سینمای هنر و تجربه بگذاریم؟ مگر آن‌ها جزو فرهنگ و هنر نیستند که به توان اندک خود بر پا ایستاده‌اند؟ وقتی آثار پل کله و دیوید هاکنی و مانه روی بیلبوردها می‌آید، آیا به جای همه این خارجی‌ها نمی‌شد پوستر نمایشگاه کتاب یا فیلم قصه‌ها را گذاشت؟ این‌گونه فیلم‌های شاخص سینمای ایران باید فروش کنند تا ما سینمای فاخرتری داشته باشیم.

او در پایان اضافه کرد: با تمام حمایتی که از این رفتار می‌کنم و پیشنهاد تکرار آن را در بازه‌های زمانی مناسب دارم، می‌گویم که تبعات این‌گونه افراط و تفریط ها که خیلی مواقع مرتکب می‌شویم بعدها آشکار خواهد شد. اگر کمی اندیشمندانه‌تر فکر و رفتار کنیم و این‌قدر هیجانی نباشیم مسلما بهتر خواهد بود.

 

تشکر قالیباف در صفحه اجتماعی اش از هنرمندان

Untitled۲

شهردار تهران در صفحه شخصی خود از هنرمندان کشورمان تشکر کرد.

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، محمدباقر قالیباف شهردار تهران در صفحه شخصی خود در اینستاگرام، همراه با بازنشر تصاویری از صفحه‌های اینستاگرام هنرمندانی که از طرح «نگارخانه ای به وسعت یک شهر» حمایت کرده بودند تشکر کرده است.

متن پیام تشکر قالیباف بدین شرح است:

«نگارخانه ای برای همه مردم شهر»

از همه مردم، هنرمندان و هنردوستانی که”نگارخانه ای به وسعت یک شهر” را به صفحه های شخصی خود آوردند و یا به صورت های دیگر به آن توجه نمودند تشکر می کنم.

همچنین به تمام دوستانی که از ایده تا عمل این طرح را یاری نمودند دست مریزاد می گویم.

بازگشت
(English) Nestle
I love Faradid